ورود فیلم «پارمیدا» به شبکه خانگی

پارمیدا به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی و تهیه کنندگی میثم معراجی و سعید اردهالی ،فردا 17 خرداد ماه توسط فیلمسازان جوان وارد شبکه نمایش خانگی می شود .

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،در خلاصه داستان پارمیدا آمده است: پارمیدا خطاکار است ؟ پارمیدا فریب خورده است ؟ پارمیدا و پارسا همزاد همدیگرند ؟ پارمیدا....

محمدرضا هدایتى، کامران تفتى، شاهرخ استخرى، لیندا کیانى، تینا آخوندتبار، رضا رویگرى، عمار تفتى، نازنین کریمى، لیلا بوشهرى، على استادى، نازنین بابایى، شراره رخام، نیما راد، روزبه حصارى، بورژین عبدالرزاقى، ابراهیم عزیزى، هانیه بیاتى، على رحیمى ، شیما مرزی ، بهزاد خداویسی ، امیرحسین شامبیاتی بازیگران این فیلم هستند. 


«آزادی مشروط» اکنون در نمایش خانگی

فیلم سینمایی«آزادی مشروط»به تهیه کنندگی مقصود جباری و کارگردانی حسین مهکام به شبکه نمایش خانگی آمد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، رامبد جوان ، هنگامه قاضیانی ، شاهرخ فروتنیان ، حسین پاکدل ، علیرضا آقاخانی ، محمد کارت ، علیرضا مظفری ، محمدعلی کیانی ، بهاران بنی احمدی ، میثم غنی زاده و مهدی غفوری از جمله بازیگران این فیلم هستند.

این فیلم بررسی روانکاوانه زندگی یک خانواده در طی سه شبانه روز پر تنش است.

فیلم سینمایی«آزادی مشروط» برای نخستین بار در سی و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش نگاه نو به نمایش درآمد و اواخر بهمن ماه سال گذشته در سینماهای سراسر کشور اکران شد.

دی‌وی‌دی فیلم ویدیویی «آزادی مشروط» شامل گالری عکس های فیلم ، صدای استریو دوباند در دسترس عموم قرار گرفته است.

عکسهایی از منزل حبیب ساعاتی قبل از تشییع جنازه

با وجود اینکه هنوز ساعاتی تا تشییع جنازه مانده هنرمندان و خویشاوندان و حتی دوست دار این  هنرمند از شهرهای مختلف خود را به این روستا رسانده اند تا در مراسم شرکت کنند.

خبرها حاکی از آن است که تشییع جنازه این هنرمند "حبیب محبیان" شنبه 22 خرداد  ساعت 3 بعد ازظهر آغاز میشود و در امامزاده محمد(ع) به خاک سپرده خواهد شد.



عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان
برادر حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان
فرزند حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان


عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

عکس: مراسم تشییع جنازه حبیب محبیان

تخریب ترانه علیدوستی یکی از افتخارات سینمای ایران بخاطر یک خالکوبی ساده

پس از ماجرا های پیش آمده درباره ترانه علیدوستی و خالکوبی روی دستش, این بازیگر مورد تخریب عده ای افراد قرار گرفته است.

بازیگری که به خاطر بازی در یک فیلم مطرح در جهان مورد تقدیر جهانیان قرار گرفت توسط هموطنان خودش مورد انتقاد و تخریب قرار گرفت آن هم فقط به خاطر یک خالکوبی 

تخریب ترانه علیدوستی

از غرایب روزگار این است که درباره فیلمی که هنوز به اکران عمومی درنیامده و دیده نشده، از پیش فقط براساس تیتراژ‌ و درج اسامی عواملش قضاوت می‌کنند و نسخه می‌پیچند. قضیه زمانی جدی‌تر و حیثیتی می‌شود که فیلم دو جایزه معتبر از جشنواره هنری کن بگیرد و بازیگر زن آن هم نامزد دریافت جایزه بشود. خلاصه بساط زورآزمایی پهن و به‌راحتی به چماقی تبدیل می‌شود برای کوبیدن بر تارَک سینمای ایران! به عبارت دقیق‌تر برای یک دستمال قیصریه‌ای را آتش می‌زنند.

حتما متوهمان غرق‌شده در گفتمان «سیاه‌نمایی» با چنین مستمسکی و لابد در حرکتی خودجوش می‌خواهند حساب‌های شخصی‌شان را تسویه کنند! جدا از این خبط بزرگ، ‌حرکات، ‌سکنات، وجنات و کلمات عوامل فیلم را هم به دنیای فیلمِ ندیده‌شده سنجاق و درنهایت حکم ابطال فیلم را صادر می‌کنند و تازه در کمین‌اند  تا در زمان اکران عمومی فیلمِ مدنظر، به‌طور اتمّ و اکمل ‌از خجالت فیلم و سازنده و مجوز‌دهنده‌اش در بیایند! حکایت فیلم «فروشنده» و برخورد تخریبگران با کارگردان و عواملش از همین جنس است. البته خطاب این نوشتار «منتقدان سینما» نیست. آنها خوب می‌دانند هر اثر هنری را با معیارهای متصل به خودش قضاوت و داوری کنند.

اما روی سخن با کسانی است که به‌طور غیرفرهنگی با پدیده‌ای فرهنگی برخورد می‌کنند. براساس اصول عقلی و علمی وقتی دو چیز از یک جنس و سنخیت نیستند، ‌چگونه می‌توان آنها را با هم مقایسه کرد و در محک داوری قرار داد؟ کلی‌گویی تا کی؟ مگر فرهنگ، عرصه سیاست است که این‌‌گونه با آن رفتار می‌کنند؟ ‌باید بپذیریم که اصولا جنس فرهنگ و هنر با هیچ چیز دیگری مقایسه‌کردنی نیست؛ هرچند که سیاست هم برای خودش وزن و روش و منشی دارد. داستان هم به این سادگی نیست!

سیاست، ‌علمی است که هرکس در آن غور کند، ‌بیشتر و بهتر می‌تواند در دنیای امروزی به‌نفع کشورش کار کند.
هرچند چنین کلامی مانند آب‌درهاون‌کوفتن به نظر می‌رسد؛ ولی پرسش این است که تا کی مخالفان می‌خواهند به چنین روشی ادامه بدهند؟ اصلا دوست دارم بدانم تا امروز از این منش و روش خود چه بهره‌ای برده‌اند که همچنان بر همین راه مداومت می‌کنند؟ ‌لطفا دستاوردهای‌شان را قلمی کنند تا ما هم بهره‌ای ببریم. چرا هنوز یاد نگرفته‌ایم فیلم را مجزا از خالقانش تحلیل کنیم؟ ‌چرا هرچه در دنیای خارج از فیلم با آن مواجه می‌شویم، به کلیت آن فیلم تسری می‌دهیم؟ اصولا سود این نگاه در جیب چه کسانی می‌رود؟ ‌

به‌طور مثال به‌تازگی اظهارات ترانه علیدوستی درباره یک هنرپیشه، ‌خالکوبی دستش و همین‌طور نگاهش به مفهوم «فمینیسم» مخالفت‌ها و البته موافقت‌هایی را برانگیخته است. جد ا از محتوای اظهارات که اصلا در این مقال نمی‌خواهم درباره‌اش بحث کنم و به‌هیچ‌عنوان ارزش‌گزارانه به آن نگاه نمی‌کنم، آیا تصمیم بر این است که نگاه او از حاشیه به متن سینما کشیده شود و با آن؛ با کلیت سینمای ایران برخورد کنند؟ واقعا برخی از رفتارها چقدر در ترویج فرهنگ غنی ایرانی – اسلامی‌مان می‌تواند نقش مؤثری داشته باشد؟ تا کی باید چوب ندانم‌کاری‌های‌مان را بخوریم؟ ‌‌تا کی می‌خواهیم «اصل» را رها کنیم و «فرع» را گل‌درشت نمایش دهیم؟ حالا دیگر از موضع‌گیری «اصغر» به نتیجه نرسیدید و می‌خواهید از طریق «ترانه» دستاوردهای سینمای ایران را نادیده بگیرید؟ واقعا دنبال چه هستید؟ ما نفهمیدیم؛ ولی خداوند عالم به همه امور است.

روایت نیویورک‌تایمز  از  ماجرا

اما روزنامه‌های نیویورک‌تایمز، ایندیپندنت، ال‌پاییس و گاردین از جمله نشریات خارجی هستند که به این موضوع واکنش نشان داده‌اند. توماس اردبرینک در نیویورک‌تایمز نوشت: «بازیگر زن سرشناس ایرانی با بازی در آخرین  فیلمش که دو جایزه در جشنواره‌ کَن برده، در کشورش سروصدا ایجاد کرده؛ به این دلیل که روز سه‌شنبه بر دستش خالکوبی‌هایی دیده شده است. در نشست خبری روز دوشنبه که به‌دلیل بازگشت بازیگران فیلم فروشنده به تهران برگزار شد، دوربین‌‌ها تصویری از یک خالکوبی بر دست بازیگر اول زن این فیلم، ترانه علیدوستیِ ٣٢ساله، گرفتند که نماد قدرت زن به شمار می‌آید. این بازیگر را به عنوان ناتالی پرتمن ایران می‌شناسند». نویسنده گزارش در ادامه دیدگاه‌های موافقان و مخالفان این موضوع را در شبکه‌های اجتماعی بررسی کرده است.

دانلود آهنگ مرد تنهای شب از حبیب+متن آهنگ



من مرد تنهای شبم 
مهر خموشی بر لبم
تنهاو غمگین رفته ام 
دل از همه گسسته ام
تنهای تنها،غمگین و رسوا
تنها و بی فردا منم 
من مرد تنهای شبم 
مهر خموشی بر لبم
من مرد تنهای شبم 
صد قصه مانده بر لبم
از شهر تو منرفته ام
کوله بارمرا بسته ام
بی فکر فردا، با خود و تنها
عابر این شب ها منم
بی فکر فردا، با خود و تنها
عابر این شب ها منم
من مرد تنهای شبم 
مهر خموشی بر لبم
من مرد تنهای شبم 
صد قصه مانده بر لبم